وقتی به گذشته نگاه میکنیم و سراغ بازیهای قدیمیتر میرویم، خیلی راحت جای پای استودیو ناتیداگ در شکلگیری خاطراتمان از بازیهای ویدیویی را حس میکنیم؛ از آن کِراشِ دوستداشتنی تا جک و دکستری که تأثیر زیادی روی بازیهای همسبک خود داشتند. حالا در زمان سفر کنیم و به روزی برسیم که این استودیو برای اولین بار نِیتِن دریک را به شخصیتهای بیشمار بازیهای ویدیویی اضافه کرد.
نِیتِن نه قهرمان است و نه ضدقهرمان؛ نمیتوانیم او را در هیچ کدام از این دو دسته قرار دهیم. نِیتِن دریک بیشتر به یک شخصیت خاکستری شبیه است که در آنِ واحد میتواند هم خوب باشد و هم بد. بیهیچ شکی، نِیتِن در ذهن طرفدارانش شخصیت خوبی دارد، اگرچه بدون درنگ دشمنان را میکشد و دنبال دزدیدن گنجهای معروف دنیا میرود اما دوستداشتنی است. بامزه است و البته نترس. وقتی نِیتن در نسخهی اول بازی سراغ گنج اِلدورادو رفت، شاید کمتر کسی فکر میکرد داستان دزدیدن گنجهای معروف و آغاز قصه با گشتن دنبال تابوت جدش یعنی سِر فرانسیس دریک آنقدر معروف و محبوب شود تا به یکی از بهترین سری بازیهای متولد شده در نسل هفتم کنسولهای خانگی تبدیل شود.